آشنایی با معادن صنعت سرب و روی

اولین مرحله از فعالیت‌‌های معدنی در صنعت سرب و روی مشابه سایر فلزات معدنی است. در مرحله‌‌ی نخست، در ابتدا و پس از کشف پهنه‌‌ی معدنی وارد فاز ارزیابی طرح و توجیه‌پذیری اقتصادی برداشت و یا عدم برداشت از معدن می‌‌شویم. یکی از معیارهای مهم سنجش توجیه‌‌پذیر بودن یا نبودن، سنجش عیار خاک معدن است.
به‌طورکلی معادن را می‌‌توان به دو دسته‌‌ی معادن روباز و معادن زیرزمینی تقسیم‌بندی کرد. معادن روباز بهای تمام‌‌شده‌‌ی پایین‌‌تری برای برداشت دارند. این در حالی است که معادن زیرزمینی برداشت‌‌های سخت‌‌تر و پرهزینه‌تری را به علت حفاری‌‌های زیرزمینی به همراه خواهند داشت.
سنگ معدن فلز روی انواع مختلف دارد و ترکیباتی سولفیدی، اکسیدی، کربناتی و سیلیکاتی دارد. اگر پهنه‌‌ی معدنی و در ادامه‌‌ی آن کنسانتره‌‌ی فلز روی سولفیدی باشد و در ترکیباتش گوگرد وجود داشته باشد، هر کارخانه‌‌ای توانایی تبدیل آن به شمش روی را ندارد. در فلزهای سرب و روی نیز از خاک معدنی کنسانتره تولید می‌‌شود اما بر خلاف صنایع فولادی، کنسانتره‌‌ی به‌دست‌آمده مستقیماً تبدیل به شمش خواهد شد. در این صنعت برخلاف صنعت فولاد، تنها یک نوع شمش وجود دارد و پایین‌دست شمش نیز محصولاتی مثل ورق سردوگرم و … وجود ندارد.
برخی از واحدهای صنعتی کنسانتره را به شمش تبدیل می‌‌کنند اما برخی دیگر از واحدها مستقیماً کنسانتره را به فروش می‌‌رسانند. همان‌‌طور که پیش‌‌تر اشاره کردیم این تصمیم وابسته به نوع کنسانتره‌‌ی تولیدی است. در ایران کنسانتره‌‌های سولفیدی به شمش تبدیل نمی‌‌شوند و در صورت تولید به همان شکل کنسانتره صادر می‌‌شوند. علت این امر نیز آن است که تأسیس کارخانه‌‌ای که کنسانتره‌‌ی سولفیدی را به شمش تبدیل کند، دوبرابر کارخانه‌‌ای که کنسانتره‌‌ی اکسیدی را به شمش تبدیل می‌‌کند هزینه دارد و در کنار این دلیل، معدن انگوران به‌عنوان بزرگ‌ترین معدن سرب و روی ایران که معدنی دولتی نیز هست، خاکی اکسیدی دارد و به همان علت اکثر کارخانه‌های تأسیس شده در ایران بر مبنای ترکیبات اکسیدی طراحی شده‌‌اند.


مبنای محاسبه‌ی قیمت کنسانتره در صنعت سرب و روی

قیمت کنسانتره‌‌ی سرب و روی به شکل ضریبی از قیمت محصول نهایی که همان شمش سرب و روی باشد تعیین می‌‌شود. قیمت کنسانتره عدد حاصل‌ضرب قیمت شمش ضرب در درصد عیار کنسانتره ضرب در میزان تخفیف درصدی که به شکل سالانه تعیین می‌‌شود، به دست می‌‌آید.

هزینه‌‌ی TC اصطلاحی در معاملات کنسانتره صنعت سرب و روی

به طور خلاصه TC برابر با مقدار تخفیفی است که تولیدکننده‌‌ی کنسانتره به خریدار آن می‌‌دهد. این تخفیف به شکل دلاری تعیین شده و از یک‌جهت حائز اهمیت است. علت اعمال این تخفیف به شکل دلاری، هزینه-های تبدیل کنسانتره به شمش است. در این فرایند هزینه‌‌هایی نشئت‌گرفته از صرف انرژی و اسید لازم جهت تولید شمش در نظر گرفته می‌‌شود. تغییرات TC از اهمیت بالایی برخوردار بوده و به طور مثال کاهش آن از ۸۰ دلار به ۲۰ دلار به معنای آن است قیمت شمش در آینده افزایش خواهد داشت و صرفه‌‌ی تبدیل کنسانتره به شمش بالا خواهد بود و این تبدیل به عاملی جهت کاهش تخفیف TC شده است. قیمت TC بالا به معنای آن است که قیمت شمش کاهشی خواهد بود و چون تبدیل کنسانتره به آن صرفه‌‌ی اقتصادی کمتری خواهد داشت، مقدار TC بالایی طلب می‌‌شود.


فرصت آربیتراژ بین قیمت‌‌های چین و لندن

بزرگ‌ترین انبارهای کالایی شانگهای چین و لندن انگلیس هستند. حال گاهی اوقات ممکن است قیمت روی در لندن ۳۰۰۰ دلار و در چین ۳۴۰۰ دلار باشد. برخی از آربیتراژگرها در این شرایط به دنبال بهره‌‌گیری و کسب سود از اختلاف قیمتی بین چین و لندن هستند و این کار را از طریق خرید در لندن و فروش در شانگهای انجام می‌‌دهند. این امر سبب می‌‌شود تا به‌مرور قیمت‌‌ها در لندن افزایش پیدا کند و در شانگهای روند کاهشی به خود بگیرد.
معمولاً اگر قیمت در چین افزایش پیدا کند و از قیمت لندن بیشتر شود با یک فاصله زمانی قیمت لندن نیز افزایش پیدا کرده و خود را به قیمت چین می‌‌رساند. اربیتراژ‌‌ها می‌‌توانند دلایل مختلفی داشته باشند.

روش تولید روی در صنعت سرب و روی ایران

روشی که عمدتاً در ایران برای تولید روی استفاده می‌‌شود، روش هیدرو متالوژی است. این روش چهار مرحله‌ی مختلف دارد. مرحله‌‌ی اول در آن انحلال یا لیچینگ است. در این مرحله چیزی به نام کیک لیچ وجود دارد که به زبان ساده به معنای خالص‌سازی مجدد باطله‌‌های خاک معدنی است چرا که تمام روی موجود در آن را در وهله‌‌ی اول نمی‌‌توان استخراج کرد. البته این نکته را نیز باید بیان کرد که تمامی کارخانه‌های تولید شمش روی چنین فناوری را ندارند. سپس در مرحله‌‌ی دوم تصفیه یا خالص‌سازی انجام می‌‌شود. مرحله‌‌ی سوم تولید ورق روی یا الکترووینگ هست و در پایان نیز مرحله‌‌ی چهارم ذوب و ریخته‌‌گری یا تولید شمش روی است.
می‌‌توان گفت در کل بر خلاف فولادی‌‌ها که روش‌‌های تولید در آن‌‌ها غالباً مشابه است، در خصوص روی این‌گونه نیست و ممکن است برخی از کارخانه‌ها از اسیدسولفوریک استفاده کنند و برخی دیگر نکنند و یا برخی از آن‌‌ها کیک لیچ را مجدداً خالص‌سازی کنند اما برخی دیگر از کارخانه‌‌ها توانایی انجام آن را نداشته باشند.
ممکن است در برخی از کارخانه‌ها تولید روی، سرباره‌‌ی روی نیز جمع‌‌آوری شده و به فروش برسد. سرباره‌‌ی روی در واقع چیزی مشابه با جمع‌آوری بخار بنزین در برخی پمپ‌بنزین‌ها و یا تکنولوژی قطران بخار برخی از مواد شیمیایی استفاده شده در شرکت ملی مس باشد و برای جلوگیری از هدررفت آن صورت می‌‌گیرد. اگر شرکتی قادر به انجام این کار باشد درآمدهای فروش این سرباره روی در قالب سایر درآمدها در صورت سود و زیان وجود خواهد داشت.

همبستگی قوی بین فلز سرب و روی در تحلیل صنعت سرب و روی

سرب و روی از ضریب همبستگی نسبتاً بالایی برخوردار هستند و تغییرات قیمتی آن‌‌ها عمدتاً مشابه هست. در یک نگاه کلی می‌‌توان گفت در غالب بازه‌‌های زمانی قیمت سرب و روی در یک‌جهت حرکت کرده و نهایتاً با یک فاصله‌‌ی زمانی تغییرات آن‌‌ها بر یکدیگر منطبق شده است. از این همبستگی و ارتباط بین این دو فلز نیز می‌‌توان در تحلیل هر یک صنایع سرب یا روی استفاده کرد.

موجودی انبار جهانی در صنعت سرب و روی

پیگیری وضع موجودی انبار فلزات در سطح جهان یکی دیگر از مسائلی است که در راستای ایجاد نگرش نسبت به آینده‌‌ی بازار مؤثر است. در این زمینه سایت kitcometals موجودی انبارهای مختلف در سطح جهان را نشان می‌‌دهد. کاهش در موجودی انبار لزوماً به معنای افزایش قیمت در آینده‌‌ای نزدیک نبوده و باید بررسی روی دلیل تغییرات موجودی انبار داشته باشیم.

ذکر این نکته نیز خالی‌ازلطف نیست که بخشی از این موجودی انبارها قابلیت فروش ندارد و بخشی از آن‌‌ها نیز خاصیت لغو قرارداد فروش را دارد و از سوی دیگر این آمار طبیعتاً بدون احتساب موجودی انبارهای اعلام نشده است و تصویر دقیقی از موجودی‌‌ها را ارائه نمی-دهد. ممکن است با اتخاذ سیاست‌‌هایی موجودی انبارها کم یا زیادتر از حد واقعی توسط تجار اعلام شود تا به قیمت‌‌ها در راستای مدنظرشان جهت بدهند. اما در یک نگاه بلندمدت با درنظرگرفتن توأمان سوابق قیمتی و میزان موجودی انبارها، مقادیر اعلام شده درست به نظر می‌‌رسند.

آشنایی با فلز سرب در تحلیل صنعت سرب و روی

سرب یکی از فلزاتی است که از نظر فراوانی، فراوانی کمتری نسبت به روی و یا مس دارد. فلز سرب خاصیت انعطاف‌پذیری ضعیف داشته، چکش‌خوار و قابل برش نیز هست. از مهم‌‌ترین مصارف آن در صنعت باطری‌سازی است و پس از آن به مقدار کمتری در فعالیت‌‌هایی نظیر محصولات نورد، صنایع رنگرزی و … کاربرد دارد. سرب یکی از فلزات استراتژیک بوده که به دلیل کاربردهایش در فعالیت‌‌های شهری و نظامی از اهمیت بالایی برخوردار است.

امروزه یکی از بحث‌‌هایی که در خصوص فلز روی مطرح است، تقاضای آن در آینده است. ازآنجایی‌که بیشتر تقاضای سرب مربوط به باطری‌سازی است و خودروهای تولیدی به سمت الکتریکی شدن در حال پیشروی هستند ممکن است تقاضای سرب در آینده، تقاضای چندان قویی نباشد. البته از سوی دیگر این دیدگاه وجود دارد که شاید بخشی از دنیا به سمت خودروهای الکتریکی حرکت کند اما در اکثر نقاط جهان همچنان مصرف سوخت‌‌های فسیلی رواج خواهد داشت و در آینده‌‌ی نزدیک ازاین‌جهت خطری تقاضای سرب در جهان را تهدید نمی‌‌کند

روش‌‌های تولید سرب

به‌طورکلی دو روش عمده برای تولید سرب وجود دارد.

  1. روش سنتی یا روش کوره بلند
    روش سنتی خود از سه مرحله تشکیل شده است. در مرحله‌‌ی اول کنسانتره‌‌ی سرب را حرارت داده تا ترکیبات سولفوری به اکسید سرب تبدیل شده و ترکیبات ناپایدار از کنسانتره خارج شوند. در مرحله‌‌ی دوم کنسانتره‌‌ی تصفیه شده همراه با مواد کمک ذوب و کک وارد کوره بلند شده و سبب می‌‌شود تا ترکیبات مختلف سرب به سرب خالص تبدیل شوند. سرانجام در سومین و آخرین مرحله عیار سرب به‌دست‌آمده از کوره بلند که معمولاً ۹۷ درصد است افزایش پیدا کرده و ناخالصی‌‌هایی نظیر مس و روی و … از آن جدا می‌‌شوند.
  2. روش‌‌های جدید و مستقیم
    در این روش برخلاف روش کوره بلند، استخراج سرب از کانه در یک مرحله صورت‌گرفته و نیاز به تصفیه‌ی جداگانه‌‌ی کنسانتره وجود ندارد. البته که مشابه روش کوره بلند در این روش نیز سرب خام به‌دست‌آمده جهت افزایش عیار مجدداً در پایان مجدداً تحت عملیات تصفیه قرار می‌‌گیرد.

سختی تحلیل مواد مصرفی در تحلیل صنعت سرب و روی

در بخش مواد مصرفی کارخانه‌های معدنی، گاهی اوقات نوع ماده‌‌ی معدنی و نرخ آن کاملاً قابل استحصال است. در این‌گونه از واحدهای تولیدی غالباً مواد مصرفی همگن بوده و نرخ آن‌‌ها به شکل جداگانه و یا به‌صورت درصدی از کالاهای دیگر (به طور مثال در فولادی‌‌ها آهن اسفنجی را به‌عنوان درصدی از شمش فولاد خوزستان لحاظ می‌‌کنند) تعیین می‌‌شود. اما در شرایطی که کالا ناهمگن باشد، به طور مثال مواد مصرفی شامل خاک معدنی باشد که عیار آن مشخص نیست، کار قدری دشوار خواهد بود. ازآنجایی‌که عیار خاک‌‌های معدنی متفاوت است، لزوماً تغییرات قیمتی در ارقام گزارش شده در صورت‌‌های مالی به معنای گران و یا ارزان‌‌تر شدن ماده‌‌ی مصرفی نبوده چراکه ممکن است تغییراتی در عیار خاک معدنی مصرفی در دوره‌‌های مختلف صورت‌گرفته باشد.

در کل دنیا خاک و کنسانتره ضریبی از شمش روی است بنابراین اگر شمش روی تغییرات درصدی قیمتی را داشته باشد، کنسانتره و خاک معدنی نیز تقریباً معادل همان درصد تغییرات قیمتی دارند. حال برای تبدیل این تغییرات به ریال می‌‌بایست تغییرات قیمتی دلار را نیز لحاظ کنیم. بنابراین با تقسیم نرخ خاک معدنی مصرفی بر نرخ شمش تولیدی، درصد مدنظر را به دست خواهیم آورد. حال می‌‌توانیم با به‌دست‌آوردن نرخ شمش تولیدی از بورس کالا و ضرب آن در درصد به‌دست‌آمده، نرخ خاک معدنی مصرفی را به شکل حدودی به دست آوریم.
البته ممکن است شرکت تصمیم بگیرد عیار خاک مصرفی‌‌اش را تغییر بدهد تا بتواند خاک معدنی ارزان‌‌تری خریداری کند اما در ازای آن مقدار خاک مصرفی خود را افزایش دهد.
در شرکت‌‌های تولید سرب و روی نمی‌‌توان شبیه سایر شرکت‌‌های تولیدی عمل کرد. باید ترکیب تولید و فروش را تقریباً مشابه سال قبل نگه داشت و در کل درصدی آن را کاهش یا افزایش داد. اگر ترکیب تولید را عوض کنیم، باید ترکیب خاک معدنی مصرفی را نیز عوض کنیم اما در خصوص خاک معدنی و عیار آن ریز اطلاعات را نداریم. اگر در گزارش‌‌ها ترکیب خاک معدنی، به طور مثال خرید از معدن انگوران یا واردات از ترکیه مطرح می‌‌شد، آنگاه می‌‌توانستیم ضریبی اعمال کنیم. بنابراین نباید ترکیب تولید و میزان آن مثل میزان شمش روی، شمش سرب، کنسانتره‌‌ی روی، کنسانتره‌‌ی سرب و … را به شکل درصدی از کل تولید تغییر داد.